به نقل از پايگاه خبري تحليلي طنين ياس، شايد با وجود اين همه سالن آرايشي ـ زيبايي و درآمدهاي بالايي که آرايش گرها کسب مي کنند، کمتر کسي بداند که در گوشه و کنار شهر بزرگي مانند تهران، عده محدودي گريمور و زن خوش چهره هستند که با عکاسي در خانه هاي غيرمجاز و باغ هاي اجاره اي و به فروش رساندن عکس هاي خود، درآمدزايي مي کنند. عده اي از آنان نيز کاملاَ آماتور هستند و با پرداخت مبلغي مانند ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تومان به عکاسان سيار، برندي را زير عکس خود حک کرده و در شبکه هاي اجتماعي منتشر مي کنند تا مشهور شده و براي مدل شدن بازاريابي کنند.
از اين طرف اگر سري به خانه هاي ايراني بزنيم، با عضو جديدي در خانواده آشنا مي شويم؛ ”آتليه”. در بيشتر خانه نوعروسان و برخي خانواده هاي قديمي تر نيز شاسي هاي بزرگ از عکس هاي خصوصي افراد نصب شده است؛ يکي از پرخرجترين لوازم جشن هاي عروسي عکسهاي اسپرت و رسمي است. دخترهايمان با سلفي هاي مختلف جذابيت هاي خود را مدل مي کنند تا بيشتر لايک بگيرند و مادرانگي مادران هم در دوران شيرين و معنوي بارداري در آتليه ها صرف مي شود. نوزادان و کودکانمان هم حريم شخصي ندارند؛ حتي عکس بدن کاملاَ عريانشان براي مدل شدن و عکاسي گزينه مطلوبي است. همه سعي مي کنند مانند مدل هاي مشهور شوند و عکس هاي جذاب داشته باشند.
اين روزها در بعضي خانه ها حتي اگر يک بادمجان پلاسيده در يخچال براي خوردن پيدا نشود، از زير سنگ هم شده پولي جور مي کنند تا لحظات به يادماندني در آتليه براي کودکان ثبت کنند. اين روزها همه مدل شده اند. شادي و عزا فرقي ندارد، هر مناسبتي مي تواند فرصتي براي خودنمايي و مدل شدن باشد. اما به راستي چرا چنين فضايي در کشور ايجاد شده؟ آيا صنعت مدلينگ در اين وضعيت نقشي داشته است يا خير؟

مدلينگ چيست؟
در واقع مدلينگ يکي از جديدترين شغل هايي است که در سال هاي اخير در کشورهاي مختلف و همچنين ايران با نام جايگزين شده ”بهپوشي” بازار داغي پيدا کرده است. هدف اصلي اين صنعت تبليغ و فروش پوشاک و کالا توسط انسان ها است. اما در اين ميان برخي از بانوان با تقليد صرف از مدل هاي غربي صرفا به دنبال اين هستند که زيبايي ظاهر و اندام خود را نشان دهند.
مدل در ظاهر يک مفهوم هنري به نظر مي رسد، اما در تعريف آن مي توان گفت: ”مدل يا همان الگوي انساني، فردي است که شغلش نمايش نوعي تمثال از فرم فيزيکي بدن ايدهآل انسان در حيطه هنر و تجارت و طراحي البسه است”. يک مدل با توانايي، هنر و جذابيت ذاتي خود باعث توجه بيشتر مشتري به کالاي مورد تبليغ و سبب فروش بيشتر اجناس مي شود. اين صنعت وارداتي در کشورهاي غربي طرفداران زيادي دارد و يک شغل طبقه بندي شده محسوب مي شود. در کشورهاي انگليسي زبان، به مانکن، مُدِل(به معني الگو) گفته ميشود و به افرادي که در کار خود موفقتر و مشهورتر هستند سوپر مدل ميگويند.
در ايران نيز مدلينگ اگرچه يک جرم نيست و ظاهري سالم دارد اما کشيده شدن اين موضوع به بانوان و ترغيب آن ها براي مدل و مشهور شدن، باعث شده تا برخي از آن ها هزينه زيادي را براي گريم و عکاسي بپردازند تا عکسشان را در اينترنت و شبکه هاي اجتماعي منتشر کرده و معروف شوند. از طرفي پسران جوان هم که در اين اوضاع نابسامان اقتصادي و اشتغال، سوداي مال و شهرت دارند، به جاي تلاش عاقلانه براي کسب شغل، جذب درآمد هنگفت و نامتعارف آژانس هاي مدلينگ مي شوند.
آيا مدلينگ اسلامي هم به وجود آمده است؟
به دنبال اين موضوع و با تلاش فعالان حوزه پوشاک و توصيه هاي کارشناسان، فضايي به وجود آمد تا وضعيت مد و فشن در ايران ساماندهي شده و با بازار غير رسمي آن رويارويي شود. دولت با طرح “مدلينگ اسلامي” به اين موضوع ورود پيدا کرده است و مدعي شده است که براي اولين بار گروهي را با معيارهاي اسلامي و با هدف ترويج فرهنگ ايراني –اسلامي آموزش داده است. اين گروه پس از گذراندن دوره هاي مدلينگ که با معيارهاي اسلامي تطبيق داده شده اجازه فعاليت مي گيرند و رسما به عنوان مدل وارد بازار کار مي شوند. اخيراً نيز خبري مبني بر صدور کارت صلاحيت در حوزه مدلينگ منتشر شده است. اين کارت به کساني داده مي شود که دوره هاي تخصصي مدلينگ اسلامي را پشت سر گذاشته باشند. اگرچه هنوز نمود ظاهري و عمومي مدلينگ اسلامي در جامعه ديده نمي شود و بخش اعظم چنين فعاليتي در سيطره گروه هاي غيرمجاز است.
با تمام تفاسير گفته شده ظواهر موضوع اينطور نشان مي دهد که هنوز سنخيتي بين فرهنگ ايراني-اسلامي و مدلينگ به وجود نيامده است. يکي از اشکالات اساسي اين صنعت اين است که امروزه ديگر حضور و تبليغ از سوي مدلينگ در يک سايت يا فضاي تبليغي کوچک خلاصه نمي شود؛ بلکه خيابان ها و اذهان عمومي به سالن مد تبديل شده و اغلب دختران و پسران با ظواهر عجيب و غريب تيپ خود را به رخ ديگران مي کشند. اکنون در ايران تب مدل شدن بالا گرفته است و شيوع بي حجابي توسط مدلينگ هاي خياباني و شبکه هاي اجتماعي و حتي برخي از بازيگران سينماي ايران يک معضل فرهنگي ايجاد کرده است. در واقع مدلينگ غربي تابوي بدحجابي را در ايران شکسته و درآمد نامشروع اين شغل براي دختران وسوسه برانگيز شده است.

عکاسان سيار، مدلهاي آماتور جوياي نام و فعاليت غيرقانوني
شبکه هاي غيرقانوني مدلينگ هم يکي ديگر از آسيب هاي اين حوزه است که با جذب تعداد زيادي از دختران و پسران جوياي نام و مال، آن ها را اغفال کرده و در آتليه هاي زيرزميني در حالتهاي مختلف از ايشان تصويربرداري مي کنند؛ تصاويري که خوراک تبليغاتي برخي از مجلات و شبکههاي مجازي مدلينگ بينالمللي مي شوند.
بر اساس اظهارات متهمان و آسيب ديدگان اين عرصه، گردانندگان اين نوع شبکه هاي مدلينگ، در ابتدا با وعده حقوق هنگفت، جوانان زيبا و خوش اندام را جذب خود ميکردند اما پس از سوء استفاده از آن ها، افراد جذب شده را با تهديد و ارعاب مجبور به همکاري ميکردند. با آگاه شدن مردم و مراجع قانوني از وجود چنين شبکه هايي، بسياري از اين گروه ها مورد پيگيري قضايي قرار گرفتند.
اما هنوز بساط مدلينگ زيرزميني برچيده نشده است و هنوز به طرز ماهرانه و در پوششهاي مختلف فعاليت کرده و به اقدامات خود ادامه مي دهند؛ به نظر مي رسد پس از ناکاميهاي متعدد گروههاي معاند نظام از ورود به داخل خاک کشور و انجام عملياتهاي تروريستي، سعي مي کنند با نفوذ فرهنگي و رخنه به اعتقادات جوانان به جامعه اسلامي ضربه وارد کنند. دشمنان تصميم دارند با ترغيب زنان و دختران عفيف به بدحجابي و گرايش به مدهاي ناپسند. همچنين فراهم کردن فساد و ترويج ابتذال دروازه هاي فسق را در کشور بگشايند.
”الهام” مدل مشهور از پشيمانياش ميگويد
حرف هاي ”الهام” مدل معروفي که يکي از قرباني هاي اين شغل کاذب بود در اين باره شنيدني است. وي در ابتداي سال جاري به عنوان يک داوطلب پشيمان شده مدلينگ، در جلسه دادستان عمومي و انقلاب تهران با قضات دادسراي جرائم رايانهاي در راستاي افشاي پروژه مدلينگ حضور پيدا کرده و به افشاگري هايي در اين باره پرداخت.
وي با بيان اينکه درآمد بالاي مدلينگ در ايران موجب جذب من به اين کار شد، اظهار داشت: به طور ميانگين ماهانه ۱۰ ميليون درآمد داشتم و ميل به ديده شدن از دلايل مهم من براي ورود به اين کار بود. اکنون عکس هاي بسياري زيادي در فضاي مجازي و شبکه هاي خارجي پخش شده است و ورود به اين شبکه شايد به دست خود شخص باشد اما خارج شدن از آن خير.
برخورد قهري به جاي فرهنگسازي و ارزشمداري
يکي از سوالات مهم و راهگشا براي حل اين موضوع اين است که چرا برخي از جوانان به بهانه نام و مال حاضر مي شوند به فعاليت غيرقانوني دست بزنند و چرا بانوان حاضر مي شوند درقبال پول، زيبايي و آينده خود را به حراج بگذراند؟ به نظر مي رسد که تشويش خاطر جوانان براي گذران زندگي و کسب شغل مناسب از دلايل عمده گرايش آنان به اين صنعت پولساز است. در اين ميان نهادهاي تصميم ساز و مرتبط نيز متاسفانه به جاي آموزش، تشويق و فرهنگ سازي براي عقايد و سبک زندگي جوانان، تنها به برخورد قهري و چکشي بسنده مي کنند. بدينترتيب پليس را در مقامي قرار مي دهند که هم به امنيت بينديشد و هم مورد عتاب و سوالات جامعهشناختي قرار بگيرد؛ درحاليکه مورد دوم به طور تمام و کمال از کمکاري فضاي تحقيق و دانشگاه صورت مي گيرد، نه حوزه استحفاظي پليس.
نکته قابل توجه اين است پايبندي به ارزش ها و مقابله با فرهنگ وارداتي بايد در شريان هاي تفکر مردم جاري شود، اما نفوذ فرهنگي دشمن مي تواند مانعي براي اين موضوع باشد؛ مقام معظم رهبري در آذرماه سال ۱۳۷۲ در ديدار جمعى از بانوان متخصص رشتهى پزشکى و مامايى درباره اين قبيل موضوعات مي فرمايند:
«امروز شما فرهنگ غربي را ملاحظه بفرماييد: بخش عمدهاي از وقت زنان و مردان، مجموعاً براي جلب توجّه همگان به مسائل مربوط به زنان، مسأله زيبايي، مسأله آرايش، مسألهي مد، مسألهي جلوهگريهاي زنانه و مسائل شهوتانگيز بين زن و مرد ميگذرد. اين، وقت عمدهاي از اوقات مردم را ميگيرد. اين، عمدي است. اين، حساب شده است. بديهي است يک زن در نظامي که آن طور هدايت غلط و خباثتآميز و خطرناک دارد، نميتواند همهي استعدادهاي خودش را بروز دهد.»
حلقه مفقوده احساس موفقيت در جوان ايراني کجاست؟
شواهد نشان مي دهد که ميل به موفقيت و خود انگيختگي مثبت در جوانان کشورمان کاهش پيدا کرده است. تبليغات منفي و موج ” ما نمي توانيم” که از سوي برخي هنرمندان، مسئولين و دانشگاهيان نااهل به ذهن جوان تراوش مي شود، در کنار جنگ نرم رسانه اي و تبليغات ماهواره ها، همگي موجب شده است تا عده اي از دختران و پسران ايراني عزت نفس خود را از دست بدهند و تصميم بگيرند با تقليد از الگوهاي ناقص و ضد ارزشي غرب، شخصيت و موقعيت خود را بالا ببرند. شهيد مطهري معتقد است: «کسي که زيبايي انديشه دارد زيبايي ظاهر خود را به نمايش نمي گذارد.» درحاليکه فضاي غرب زدگي موجود در جامعه، به جوانان اين را القا مي کند که هرکس بي حجاب تر و بي حياتر باشد مهم تر و خوشبخت تر است.
مقصر واقعي بدحجابي و بي حيايي در جامعه
اين چالش مقصرهاي زيادي دارد؛ چرا از ياد برده ايم که هر انساني ميل به زيبايي و جذابيت دارد؟ اغلب زنان دوست دارند در عين حجاب، پوششي زيبا و مناسب داشته باشند اما اوضاع عرضه پوشاک به گونه اي است که موجب آزردگي خاطر اين جمع را فراهم کرده است. شرايط طوري شده است که اگر هم کسي نخواهد مانتو تنگ و چسبان بپوشد، مجبور به اين کار مي شود؛ زنان براي خريد مانتو و لباس شيک و در عين حال پوشيده و متعارف، بايد پاساژهاي مختلف را زيرو رو کنند. بيشتر مانتوها در قبال هزينه گزاف، از ظاهر ناپسندي برخوردارند و مانتوهاي پوشيده و خوش جنس هم قيمت هاي باورنکردني دارند که خريد آن فقط از عهده ثروتمندان برمي آيد.
سازمان صداوسيما و خانواده سينماي ايران نيز در اين باره کم تقصير نيستند؛ تبليغ ظاهرگرايي و پوشش هاي غيرشرعي و آرايش هاي نامتعارف زنان، خود زمينه ساز ميل به خودنمايي در دختران ايراني شده است و نوجوانان تازه شکفته با ديدن اوضاع هنرپيشگان و عکس هاي آن ها در اينستاگرام و اينترنت، الگوبرداري مي کنند. مدگرايي و گم شدن الگوي صحيح زندگي نه تنها در مقوله حجاب، بلکه سبک و سياق زندگي ها را نيز تخت تاثير قرار داده است؛ مواردي همچون زندگي آتليه اي در خانواده هاي ايراني و رقابت عجيب براي عکس برداري از تمام حالت هاي زندگي و انتشار آن در شبکه هاي مجازي بخشي از همين موضوع است.
در هرصورت نتيجه چنين بي توجهي هايي، سونامي مصرف لوازم آرايش و کسب رتبه دوم زنان ايراني در مصرف آن شده است. ديدن زنان نيمه عريان در فضاي مجازي و لوندي آنان در خيابان هاي شهر، حريم و بنيان خانواده هاي ايراني را مورد تهديد قرار مي دهد و خيانت هاي زوج ها به يکديگر نتيجه همين بي اخلاقي ها است. ديگر از موضوع حجاب عبور کرده ايم و شمارش معکوس حيازدايي در جامعه به صدا درآمده است. در تمام اين هياهو، بي فکري مسئولين و حاشيه پردازي به جاي متن و در نهايت عدم توجه به چنين موضوعي زيبنده جمهوري اسلامي نيست.
انتهاي پيام/